ناگفتنی ها

Thursday, May 04, 2006

روز معلم


کاش ميتونستم تلفن رو بردارم و به معلم ترين معلم زندگيم زنگ بزنم
و بهش تبريک بگم
بگم
روزت مبارک
بگم
تو بهترين بودي
...هميشه

اما حيف که که از اين روز بدش مياد... حيف
.... اما حالا که اينجا نيستي تا دعوام کني
حالا که صدامو نميشنوي تا به خاطر بي ادبيم جريمه بارونم کني
:با صداي بلند مي گم

«روز معلم مبارک»


بعضي وقت ها آدم يه حرفي ميزنه که بعد ها نمي تونه پاش وايسه يا با مرور
زمان يادش ميره که يه روزي اين حرفو زده بوده !!!! ـ
نمي دونم بگم امان از اين حواس پرتي ... يا بگم امان از اين حرفاااااا
اما يادم نميره که هميشه ميگفتم که اگه بميرم هم معلم نمي شم. از
...شغل معلمي متنفر بودم
اما بالاخره اون اتفاقي که نبايد بيفته افتاد و بله..... من در کمال ناباوري
...شدم خانوم معلم
تاحالا راجع به بچه هام چيزي نگفته بودم ... اما بخاطر اينکه خيلي خانم
معلم بد اخلاقي هستم ، فکر مي کردم که دوستم ندارن... همون طور که فکر
...مي کردم منم خيلي دوستشون ندارم
اما بعد از اينکه رفتيم باهم سرزمين عجايب و کلي باهاهشون شيطنت
کردم و انداختمشون به جون معلم قرآن شون و اونا هم منو کلي با آب خيس
...کردن ، فهميدم که دوستشون دارم

ديروز وقتي رفتم مدرسه در کمال ناباوري ديدم که بعد از تبريکات
يه سريشون پريدن و واومدن جلو و کادوهاشون رو گذاشتن رو ميز
...رفتم به زمان کودکييييييم.... به همين ديروز ها... پريروز ها
ياد اون روزا افتادم که ميز خانوم بور بور ، خانم وارسته ، خانم قلي پور
خانوم نوبهاري و خانوم فروغي ميشد پر از کادو.... و ما خوشحال از اين که
...يه ساعت صرف کادو باز کردن ميشد و درس نمي خونديم

به خودم که اومدم دبدم دارم شکلات هايي رو که از خونه براشون اورده بودم
بهشون تعارف مي کنم و اونا هم عين نديد بديد ها هجوم اوردن و نفري
.... چهار پنج تا تو مشتتونه
... لذت بردم
از داشتن اين لحظه ها ... و خوردن شکلات با شر ترين غولچه هاي روي زمين


روز معلم مبارک

12

  • خوب خانوم معلم روزت مبارك. حالا گناه ما كارمندا چيا كه روز نداريم؟ راستي من كه كارمند نيستم ديگه. احتراما به عرض مي رساند اينجانب از سمت كارمند دون پايه به سمت مشاور دون پايه ارتقا يافتم! افتتاح اولين دفتر كارم هم مبارك (البته چند روز ديگه اس) شما هم مي توانيد با گل و شيريني تشريفتون رو بياوريد.

    By Anonymous Anonymous, at 1:24 AM  

  • راستي به نظرم رسيد بگم كه: اگر جهان رو متعادل فرض كنيم، مي شه گفت غم و شادي هم در جهان به نسبت متعادلي تقسيم مي شه. حالا اين كه چه جوري تقسيم ميشه بماند، ولي وقتي يه عده غمگين هستن ممكنه سهم شادي اونا دست كس ديگه باشه. چون تعادل دنيا به هم مي خوره. وقتي تو شادي، كسي هم در مقابل غمگينه. اينجوري آدما همه نسبت به شادي و غم همديگه بدهكار هستن. گذشته از اين كه چيزايي كه نوشتم چرند بود، خوشم مياد به اين مسائل يه كم با ديد رياضي نگاه كنم. حالا فرض كن تو شادي و سعي مي كني يكي رو شاد كني. يعني شاديتو مي دي به اون و قطعا غم اون سبك مي شه پس مياد براي تو. اينجوري مي شه كه آدما هي شاد و هي غمگين مي شه و اين مسئله ادامه داره. :)) اين تقريبا منو ياد مكانيسم يخچال مي اندازه! حالا قصدم از نوشتن اين خزعبلات چيه؟ خودمم نمي دونم.

    By Anonymous Anonymous, at 1:33 AM  

  • يه وقت ديدي منم يه شبه نابغه شدم و جايزه نوبل گرفتم. قصدم اين بود كه بگم: آدم بايد هر از گاهي غمگين باشه، تاريك باشه، تا روشني رو هم درك كنه. هميشه تضاد ها هستن كه به ما چيزي ياد مي دن. اگر بيماري نباشه، سلامتي هم معني نداره.
    در ضمن من مريضم. لطفا حالمو بپرس!

    By Anonymous Anonymous, at 1:36 AM  

  • سوده عزیز قبل از هر چیز روزت مبارک
    بعد از روزت مبارک هــــــــــــــــــم
    هیچی دیگه
    موفق باشی
    ولی مهندس ! رشته تخصصی رو ول نکنیا
    اینم یه نصیحت معلمانه
    ناسلامتی من اولین معلمی خودمو 10 سال پیش تجربه کردم

    By Anonymous Anonymous, at 7:14 AM  

  • راستی مهندس !ـ
    چرا سمت بلاگ من دیگه راه گم نمیکنی
    حرفی !ـ
    نظری !ـ
    نصیحتی !ـ
    ........

    By Anonymous Anonymous, at 7:24 AM  

  • salam sude june man
    hekayate moalem shodane to daghighan hekayate moalem shodane khode mane

    man dar tammae tule zendegim az moalem budan va moalem shodam farar mikardam

    hich vaght dust nadashtam ba bacheha saro kale bezanam ba unke bacheharo khaili dust daram

    beghole ostade teaching tuye daneshgah
    ghabl az shoro kardane dars migoft agar khoda ye ruzzi zad tu saretuno moalem shodin........
    bad edameye darsesho midad

    khoda zad tu saram manam moalem shodam vali hala dige mese ghabl nistam manzuramo khub montaghel mikonam
    va in vadiham khaili dust daram

    ruze mobarak azizzzzzzzzzz

    By Anonymous Anonymous, at 9:41 AM  

  • roozet mobarak,

    By Blogger m.reza, at 4:29 PM  

  • سلام خانم معلم
    روزت مبارک :)
    تو که گفتی من دیگه اونجا نمیرم که :)))
    به هرحال خوشحالم که خوشحالی...

    By Anonymous Anonymous, at 7:38 PM  

  • گذر زمان هميشه خيلي چيزا رو از ياد ميبره
    چيزايي كه بايد ميبودن و نبودن
    چيزايي كه بايد ميموندند و نموندند
    خيلي چيزا
    اما زمان ارزشش رو داره
    زمان رو فراموش نكنيم
    نوشته ات منو يه معلم كرد و يه كسي كه خيس شده و يه كسي كه شكلات خورده و شكلات تعارف كرده و كسيكه براي زمانش هزينه اي كمتر از تو پرداخته تا اين لذت رو بچشه
    لذت دونستن و گذر از زمان
    موفق باشي خانوم معلم

    By Anonymous Anonymous, at 11:35 PM  

  • از لطفی که همتون دارین یه عالمه ممنون
    گمونم بعد از کادویی که روز معلم از بچه هام گرفتم اینها بهترین و لذت بخش
    ترین حرفایی بود که امسال شنیدم :)ـ
    اما حالا کو تا ما معم شیم؟؟؟ حالا می فهمم که چقدر اون معلم هایی که داشتم زحمت می کشیدن ... ـ
    فکر نمی کنم در غیر این صورت میتونستم درک کنم ... پس لازم بود...
    واقعاً بود.....ـ
    پس خدایا ممنون... که این فرصت رو دادی تا بیشتر درک کنم و سپاسگذارتر باشم...ـ

    By Blogger سوده, at 8:30 PM  

  • به روشن عزیز :ـ .م

    خوشحالم که وارد روزهای روشن عمرت شدی و تو اون موازنه غم و شادی الان داری سهمتو از شاد بودن سپری می کنی.. یه کم باهات موافقم اما فقط یه کم .... گمونم این موازنه بیشتر درون آدم هاست و از درون نشأت میگیره تا بیرون... هر آدمی برای رسیدن به تعادل باید غم هاشو بریزه بیرون تا شاد شه و گاهی غمناک بشه تا بتونه شادی ها رو بیشتر بفهه ...

    هنوز هم نمی دونم این بحثا چه ربطی به کل ماجرا داشت .... ـ .

    By Blogger سوده, at 10:14 PM  

  • kamelan movafegham

    By Anonymous Anonymous, at 10:50 AM  

Post a Comment

<< Home