ناگفتنی ها

Tuesday, June 24, 2008

کشک یا دوغ؟؟؟




عشق چیست مگر؟ یک توهم سرد؟
یا فاصله ای میان هوس تا عادت؟
.
.
حسرتی پوچ برای رسیدن...ـ







ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پ.ن: عشق یک چیزی مثه کشک و دوغه...ـ

15

  • دو روح وابسته به دیار ستارگان
    به دیدار یکدیگر آمدند در آسمان
    و دیده به هم دوختند
    خاموش و بی زبان

    مرد آواز نمی خواند
    اما گلوی آفتاب سوخته اش
    از ترانه می تپید

    و زن ایستاده بود
    و رقص شاد اندام هایش را
    در خود نهفته داشت

    nemidunam rabti be mozooet dare ya na:-? ye kami dare:-? :x:x

    By Anonymous Anonymous, at 10:22 PM  

  • وقتی دو قلب با هم پیوند می خورند یه رابطه ی عاطفی به وجود می آید ولی وقتی دو روح به هم پیوند بخورند رابطه ای به وجود می آید که همان عشق واقعی است٬عشقی که شاید به انجام خود برسد و یا شاید هیچگاه محقق نشود

    دکتر علی شریعتی

    By Anonymous Anonymous, at 10:54 PM  

  • mosi kheiliiiii khoob bood ghashaang........ az kie? :X

    By Blogger سوده, at 9:16 AM  

  • az jebran khalil jebran bud gholombe
    با همه بی سر و سامانی ام/ باز به دنبال پریشانی ام
    آمده ام بلکه نگاهم کنی/ عاشق آن لحظه طوفانی ام
    دلخوش گرمای کسی نیستم/ آمده ام تا تو بسوزانی ام
    آمده ام با عطش سال ها/ تا تو کمی عشق بنوشانی ام
    خوب ترین حادثه می دانمت/ خوب ترین حادثه می دانی ام؟
    حرف بزن ابر مرا باز کن/ دیر زمانی است که بارانی ام
    shere tikke paare shodeye mohammad ali bahmani, shambe emtahane adabiat daram, hanuz shuru nakardam:D asune amoooooo:D inam az ketab bud:D

    By Anonymous Anonymous, at 10:15 PM  

  • نمی توانم گفت
    که چرا این دل
    اندک اندک
    زار و نزار می شود

    نیازهای کوچکی دارد
    که هرگز نمی خواهد
    یا نمی داند
    یا به یاد نمی آورد

    (مرغان آواره ؛رابیندرات تاگور)

    By Anonymous Anonymous, at 4:50 PM  

  • زندگي دفتري از خاطره هاست. يک نفر در دل شب ، يک نفر در دل خاک ، يک نفر همدم خوشبختي هاست ، يک نفر همسفر سختي هاست ،چشم تا باز کنيم عمرمان مي گذرد... ما همه همسفريم

    By Anonymous Anonymous, at 5:07 PM  

  • kheyliiiiiiiiiiiiiii khoob boood:X:X:X
    be nazare man kamtar kasi hast ke eshghe vaghe ee ro befahme va dark kone ,dashtan eshghe vaghe ee kheylii sakhte va beyne ma adama hamin mishe ke neveshti,adama fekr mikonan vaghe'an asheghan ama nistan...

    By Anonymous Anonymous, at 12:30 PM  

  • az soodeh be anonymous 2: ;)
    چرا این یک نفر ها همیشه متفاوتند؟؟ سهم یکی همه اش همدمی خوشبختی، سهم دیگر، همسفری سختی هاست... ـ
    آری آری عمر ما در گذر است
    دفتر خاطره من اما... روزگاریست که در فصل غروب، روی برگ دل شب، جای تقسیم غم و غصه و آه واماندست...،

    By Blogger سوده, at 12:50 PM  

  • عشق...

    عشق یعنی با افق یک دل شدن

    یــا لباسی از شقایق دوختن

    عشق یعنی با وجود خستگی

    بر سر پروانهء دل سوختن

    عشق یعنی داستــانی نـا تـمــام

    عشق یعنـی کلمه ای بـی انـتـهـا

    عشق یعنی گفتن ازاحساس موج

    در کــنـار حسـرت پـروانـه ها

    عشق یعنـی آه سرخ لالـه هـا

    عشق یعنی حرف پنهان در نگاه

    عشق یعنـی تـرجـمـان یک نـفس

    عمق سـایـه روشن دشت پگـاه

    عشق یعنـی قـصـهء یک آرزو

    عشق یـعـنـی ابـتـدای یک غـروب

    عشـق یـعـنـی تکـه ای از آسمـان

    عشق یعنی وصف یک انسان خوب

    By Anonymous Anonymous, at 4:15 PM  

  • عشق رو باید تجربه کرد... قابلیت این رو داره که تغییر شکل بده اما از بین نمی ره... گونه ای انرژی قوی...
    اما در مورد رنج‌هائی که می‌کشیم...
    باهات موافق نیستم... وقتی خوب نگاه می کنم میبینم آدمهائی خیلی زیادی هستند که مستحق رنج زیادی هستند اما هرگز دچارش نمی شن یا اونقدر دردهاشون کوچیکه که آدم تعجب می کنه وقتی براش داد و هور می کنن.
    ما چه گناهی می تونستیم کرده باشیم که مستحق بعضی رنجها هستیم؟
    فرض که ما گناهکار باشیم موجودات بی گناهی که این وسط آسیب می بینن و یا دیگرانی از خانواده و دوستان که رنج ما رنجشون میده چه گناهی کردن؟
    نه این استدال درستی نیست...
    گاهی فکر میکنم انگار هر چی بیشتر شاکر باشی و کمتر اشتباه کنی باید بیشتر تحمل کنی و بیشتر رنج بکشی... درست مثل وقتی که تو توانائی بیشتری داری پس اونائی که بی مسئولیتن کارشونو میندازن گردن تو...
    دارم باور می کنم این یه قاعده ی بی انصافانه است...

    By Anonymous Anonymous, at 9:52 AM  

  • لیلا جون
    پس خوددت داری میگی که با من موافقی... یه عده سهمشون از درد و رنج کمتره... چون تحملشون کمه... ظرفیتشون پایین تره... شاید ما هم به این دردا عادت کردیم و ناخوداگاه به سمتشون کشیده می شیم ... بدترین رنج زمانیه که هیچ کاری ازت بر نمیاد...منم فکر می کنم بی انصافیه.
    .
    .
    اما در مورد عشق ... بدون رنج میسر نیست... من که لذتی نمی برم... دوست داشتن رو بیشتر از عشق دوست دارم و انسانی تر می دونم... اکثر روابط موفق بر اساس دوست داشتنه... عشق با درد و رنج همراهه ... یا ناکامه یا نابود کننده... فنا کننده!
    من ناکامی و فنا رو دوست ندارم... ظرفیتش رو هم ندارم...
    اما چیزی که تو متنم آوردم ، توهمیه که ما نسبت به عشق داریم... که به

    دوست داشتن, هوس ، عادت میگیم عشق

    By Blogger سوده, at 11:35 AM  

  • man be eshgh eteghadi nadaram,doost dashtane aghelanarast ke doroste.inja bayad az shariati ye sohbati behse:
    دوست داشتن از عشق برتر است. عشق يك جوشش كور است و پيوندي از سر نابينا يي اما دوست داشتن پيوندي خود آگاه و از روي بصيرت روشن و زلال. عشق بيشتر از غريزه آب مي خورد و هر چه از غريزه سرزند بي ارزش است و دوست داشتن از روح طلوع مي كند و تا هر جا كه يك روح ارتفاع دارد، دوست داشتن نيز همگام با آن اوچ مي يابد. عشق با شناسنامه بي ارتباط نيست و گذر فصل ها و عبور سال ها بر آن اثر مي گذارد اما دوست داشتن در وراي سن و زمان و مزاج زندگي مي كند و بر آشيانه ي بلندش روز و روزگار را دستي نيست.
    عشق در هر رنگي و سطحي، با زيبايي محسوس، در نهان يا آشكار رابطه دارد . چنانچه شوپنهاور مي گويد : " شما بيست سال به سن معشوقتان اضافه كنيد آن گاه تأثير مستقيم آن را بر روي احساستان مطالعه كنيد."
    عشق طوفاني است و متلاطم و بوقلمون صفت، اما دوست داشتن آرام و استوار وپر وقار و سرشار از نجابت. عشق با دوري و نزديكي در نوسان است، اگر دوري به طول انجامد ضعيف مي شود، اگر تماس دوام يابد به ابتذال مي كشد و تنها با بيم و اميد و تزلزل و اضطراب و " ديدار و پرهيز" زنده و نيرومند مي ماند؛اما دوست داشتن با اين حالات نا آشناست، دنيايش دنياي ديگري است. عشق جنون است و جنون چيزي جز خرابي و پريشاني فهميدن و انديشيدن نيست. اما دوست داشتن در اوج معراجش از سرحد عقل فراتر مي رود و فهميدن و انديشيدن را نيز با خود مي كند و با خود به قله ي بلند اشراق مي برد. عشق زيبايي هاي دلخواه را در معشوق مي آفريند و دوست داشتن زيبايي هاي دلخواه را در دوست مي بيند و مي يابد. عشق فريب بزرگ و قوي است و دوست داشتن يك صداقت راستين و صميمي، بي انتها و مطلق.

    عشق در دريا غرق شدن است و دوست داشتن در دريا شنا كردن. عشق بينايي را مي گيرد و دوست داشتن مي دهد. عشق همواره با شك آلوده است و دوست داشتن سراپا يقين است و شك ناپذير. از عشق هر چه بيشتر مي نوشيم سيراب تر مي شويم و از دوست داشتن هر چه بيشتر تشنه تر. عشق هر چه ديرتر مي پايد كهنه تر مي شود و دوست داشتن نوتر. عشق نيرويي است در عاشق كه او را به معشوق مي كشاند و دوست داشتن جاذبه اي است در دوست كه كه دوست را به دوست مي برد. عشق تملك معشوق است و دوست داشتن تشنگي محو شدن در دوست. عشق معشوق را گمنام مي خواهد تا در انحصار او بماند، زيرا عشق جلوه اي از روح تاجرانه ي آدمي است. اما دوست داشتن دوست را محبوب مي خواهد و مي خواهد كه همه ي دل ها آن چه را او دوست مي دارد و آنچه را او از دوست در خود دارد، داشته باشد. عشق لذت جستن است و دوست داشتن پناه جستن. عشق غذا خوردن يك حريص گرسنه است و دوست داشتن همزباني در سرزمين بيگانه يافتن.
    عشق به سرعت به كينه و انتقام بدل مي شود و آن هنگامي است كه عاشق خود را ميانه نمي بيند اما دوست داشتن را به آن سو راهي نيست.
    " بايد باشي و زندگي كني كه دوست داشتن از عشق برتر است و من هرگز خود را تا بلند ترين ترين قله هاي عشق پايين نخواهم آورد"

    By Anonymous Anonymous, at 10:40 AM  

  • mardi baraye tamame fosoul!

    zani baraye oghate tanhaei!

    By Anonymous Anonymous, at 8:54 PM  

  • Sallyyy
    you realy shot my weak point...
    what i alwayssss suffer from...
    have ever experinced...

    By Blogger سوده, at 2:43 PM  

  • عشق بال و پرت رو می سوزونه

    چون فکر می کنی خورشیدی داری که تنها گرما و نور از اونه

    و فاصله به تو توهم سردی و انجماد میده

    و لی با پیوستن به اون خورشید سوزان تازه ظرفیت تو می فهمی که سوختنی هستی ولی شاید دیر شده باشه چون انجماد تو رو مسخ کرده

    ولی دوست داشتنه که از فرسنگها فاصله هم می تونی گرم بشی جتی اگه خورشید سوزان و تو شکننده باشی

    By Anonymous Anonymous, at 3:45 PM  

Post a Comment

<< Home